مناجات محرمی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه
دلـم بـرای دیـدنـت مـذاب شد نـیـامدی چـقـدر دوری شـما عـذاب شد نیامدی به شهر وعده دادم که میرسی و پیششان دوبـاره نوکـر شما خـراب شد نیامدی صدا زدی حسین را صدا زدم حسین را تمام عمر من پُر از جواب شد نیامدی شب یتیم مجتبی گذشت و من ندیدمت چقدر شاخههای گل، گلاب شد نیامدی دوباره شد محرم و رسید صاحب عزا ببین که مادرت ز گریه آب شد نیامدی سری بزن به اشک ما بیا که روز بعد از این نگویمت که روضۀ ربـاب شد نیامدی عروس فاطمه چرا به زیر برق آفـتاب؟ دوباره روی مادری کباب شد نیامدی |